کد مطلب:223715 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:138

دربان حضرت رضا
حضرت امام رضا علیه السلام دارای خدام و دربانان مخصوص بود كه از روی اخلاص سر بساحتش می سودند - یكی از آنها معروف كرخی است. [1] .

او را بمعلم سپردند معلم نصرانی گفت بگو خداوند ثالثه است معروف گفت خداوند یكی است معلم معروف را زد بیرون كرد معروف گریخت و رفت خدمت حضرت رضا علیه السلام و اسلام آورد و پس از تعلیمات دینی بمنزل برگشت پدر و مادرش نیز مسلمان شدند و معروف خدمت امام رضا(ع) را بر همه خدمات دیگر ترجیح داد و با استعداد و لیاقتی كه داشت از منبع فیوضات امام هشتم سیراب شد.

و سعدی درباره ریاضاتی كه در این راه تحمل كرده و توفیق یافته گوید:



كسی راه معروف كرخی نجست

كه تنها و معروفی از سر نخست



شنیدم كه مهمانش آمد یكی

ز بیماریش تا بمرگ اندكی



شنیدم كه شبها ز خدمت نخفت

چو مردان میان بست و كرد آنچه گفت



شبی بر سری لشكر آورد خواب

كه چند آورد مرد ناخفته تاب



بیكدم كه چشمانش خفتن گرفت

مسافر پراكنده گفتن گرفت



یكی گفت معروف را در نهفت

شنیدم كه درویش نالان چه گفت



بخندید و گفت ای دلارام جفت

پریشان مشو زین پریشان كه گفت



كه از ناخوشی كرد بر من سروش

مرا ناخوش او خوش آمد بگوش



بدولت كسانی سر افراختند

كه تاج تكبر بینداختند



نبینی كه در كرخ تربت بسی است

بجز قبر معروف معروف نیست



در مجد دین رؤس مائه یعنی كسانی كه در سر هر قرن در تجدید شعائر دین قیام كرده اند



[ صفحه 127]



شیخ معروف را در طبقه ی صوفیه مجدد رأس قرن دوم نوشته اند. [2] .

قاضی میبدی در شرح دیوان در ذكر حضرت رضا علیه السلام تصدیع كرده كه معروف كرخی بواب و دربان آن حضرت می بود.

در حبیب السیر می نویسد: در محفوظ معروف كرخی در ملك خدام حضرت علی بن موسی الرضا(ع) منتظم بود و در سنه 300 از جهان درگذشت.

قاضی نورالله می نویسد شخصی اراده سفر داشت آمد نزد معروف كرخی معروف باو گفت هر حاجت كه داشته باشی بحرمت سر معروف از خداوند بخواه كه حاجتت برآورده می شود آن شخص تعجب كرد كه معروف چقدر خودستائی می كند معروف گفت این احترام برای آن است كه سالها سرم را بآستان حضرت رضا نهاده ام در مجالس المؤمنین باز حكایت كرده كه تاجری خواست خدمت حضرت رضا(ع) مشرف شود تا آن حضرت درباره اش دعا كند در آن وقت حضرت مشغول عبادت بود معروف قلم و كاغذی بدست گرفت و چند كلمه نوشت و بآن بازرگان داد گفت اگر دریا موج زد در آن وقت رقعه من برای آب دریا بخوان تا موج دریا ساكت شود.

بازرگان رقعه را گرفت و حركت كرد در اثناء سفر در كشتی دریا متلاطم شد بازرگان آن رقعه را بیرون آورد بخیال آنكه دعائی از حضرت رضا علیه السلام نوشته چون خواند دید نوشته:

ای دریا بحق معروف كرخی كه دربان حضرت علی بن موسی الرضاست از جوش و خروش بایست - آن مرد از تأسف و تأثر و اعراض نامه را بدریا افكند چون كاغذ روی آب افتاد تلاطم در امواج دریا ساكت شد آن بازرگان و رفقایش فهمیدند كه از اثر نامه دربان امام هشتم است و لذا این سنت شد كه هر وقت در دریا امواجی متلاطم می شود آنرا بحق معروف كرخی مقید بدربانی حضرت رضا(ع) قسم می دهند و بتجربه رسیده است كه تلاطم رفع می شود و امواج آرام می گیرند. [3] .


[1] كرخ نام محله ايست در بغداد و كرخ الرقه در جزيره است كرخ ميان دو سواد عراق است - كرخ خوزستان كرخ سرمن راي - و كرخ بغداد معروفترين محل هاي بغداد است كه هر كجا كرخ و كرخي گويند آن همين است.

[2] كليات سعدي - نامه ي دانشوران - كشكول شيخ بهائي - جامع الاصول.

[3] مجالس المؤمنين قاضي نورالله ص 246 - حديقة الرضويه ص 1390 منتخب التواريخ ص 398.